تا بحال شهر زیبای پاریس و برج ایفل رو از نزدیک دیدید یا درباره اش شنیدید؟ تم تولد پاریس درباره برج زیبای ایفل ایده پردازی و طراحی شده است که بعد از ورود به بازار با استقبال زیادی مواجه شد.
میتونید اینجا کلیک کنید و همین حالا تمام محصولات تم تولد پاریس را ببینید.
و یا اینجا کلیک کنید و تمام محصولات کارخانه تم تولد نامبروان را یکجا ببینید.
نویسنده رمانتیک کارخانه تم تولد نامبروان میخواد یه داستان جدید از این شهر عاشق پرور، براتون تعریف کنه و از شما میخوام بیاید با هم از خوندنش لذت ببریم. شاید این شروع طراحی تم تولد پاریس بوده باشه…!!
تنهایی
چند ساعتی میشه که خورشید طلوع کرده و همه ی خانواده بیدار شدن و هرکسی رفته سراغ کار خودش ،همه بجز دختر کوچیک خونه “ماریا” ، که هنوزم توی تختش داره غلت میزنه و اصلا خیال نداره از اون دل بکنه.
دیگه نزدیکای ظهر بود که نور خورشید از پنجره اتاق افتاد رو صورتش و از شدت گرما مجبور شد از تختش بیاد بیرون. ولی هنوزم حس و حال شروع یه روز دیگه رو نداشت. یهو از شدت گرسنگی سرش گیج رفت برای همین به ناچار به آشپزخونه رفت و به مامانش که داشت ناهار رو آماده میکرد سلام کرد و گفت عجب عطر و بویی راه انداختی مامان جونم …!تم تولد پاریس .
مامان همینطور که مشغول سرخ کردن سیب زمینی ها بود، گفت : چه عجب ماریا خانوم..! بلاخره از اتاقت اومدی بیرون و به غیر از پتو و متکات بما هم افتخار دادی تا اون صورت خوشگلت رو ببینیم. ماریا هم در حال سیخونک زدن به سیب زمینی ها گفت مامان خیلی گشنمه و منتظر شد مامان برش غذا بکشه.تم تولد پاریس .
چند دقیقه بعد مامان بشقاب غذا رو جلو ماریا گذاشت و بهش گفت نوش جونت و بعد کنارش نشست و با لحن ملایمی گفت: تا کی میخوای اینطوری زندگی کنی عزیزم؟! چشم بهم بزنی روزها میگذره و میبینی بهترین سالهای عمرت گذشته و تو همش رو توی خواب گذروندی. توی این یکسالی که درست تموم شده نه کاری انجام میدی و نه حتی با دوستات وقت میگذرونی و اکثرا خوابی.الان همسن و سالهای تو بفکر ازدواجن و تو هم باید تا وقتی جوانی به فکر خودت باشی و یک تصمیم درست بگیری دخترم.تم تولد پاریس .
یک هدف تازه
با شنیدن حرفهای مامان غم توی دلش نشست و با خودش فکر کرد آخه تقصیر من چیه که تا حالا کسی عاشقم نشده..!؟به انعکاس تصویرش روی میز نگاه کرد ،موهای بلوند و چشمهای آبی که صورت گردش رو جذاب نشون میده؛ با خودش گفت :آخه ایراد من چیه که کسی دوستم نداره؟تم تولد پاریس .
بدون تموم کردن غذاش به اتاقش برگشت و اونقدر با خودش کلنجار رفت تا بلاخره تصمیم گرفت بره و برای خودش یکار پیدا کنه تا زندگیش کمی سرزنده تر بگذره. مدت کمی طول کشید تا تونست توی یک شرکت معتبر کار پیدا کنه و همه چیز کمی بهتر شده بود و حالا ماریا یک هدف داشت و با انرژی از خواب بیدار میشد.تم تولد پاریس .
چندماه از وقتی کارش رو شروع کرده ، میگذره و امروز بعداز ظهر ماریا تصمیم گرفت سگش “پتی” رو به پیاده روی ببره. یک لباس شیک پوشید و موهاشو بالای سرش بست و با پتی از خونه بیرون رفتند. توی راه به گذشته و حرفهای مامان فکر میکرد و هنوز هم احساس تنهایی میکرد و دوست داشت عشق خودش رو پیدا کنه.تم تولد پاریس .
اونقدر توی فکر فرو رفته بود که تا بخودش اومد دید کنار برج ایفل ایستاده و پاهاش حسابی خسته شده بودند و پتی هم اونفدر خسته شده بود که همونجا روی زمین نشست. ماریا پتی رو بغل کرد و روی یه نیمکت همون نزدیکیها نشستند تا کمی استراحت کنن.تم تولد پاریس .
ماریا به برج خیره شده بود و به زوجهایی نگاه میکرد که عکس دوتایی میگرفتند و خوشحال میخندیدند. ناگهان احساس کرد کسی داره بهش نگاه میکنه ،به اونطرف نگاه کرد ،اون یک پسر جوون بود که خیلی آشنا بنظر میرسیدولی هرچقدر فکر کرد یادش نیومد کجا اونو دیده.تم تولد پاریس .
حس تازه
بیخیال نگاه کردن به پسر شد و قلاده پتی رو گرفت تا به خونه برگرده. یهو از پشت سر یکی اسمشو صدا زد، ماریا…!! وقتیکه برگشت دید همون پسری صداش زده که بنظر آشنا میومد . پسر جلوتر اومد و گفت:سلام ماریا! من ویکتور ام شناختی؟ توی مدرسه همکلاسی بودیم.تم تولد پاریس .
ماریا کمی فکر کرد ولی بازم چیزی یادش نیومد ، ویکتور ادامه داد :بهت حق میدم منو یادت نیاد آخه زیاد با کسی حرف نمیزدم . ماریا وقتی بیشتر فکر کرد بیاد پسری افتاد که همیشه تنها بود و آخر کلاس مینشست و گاهی ماریا میدید داره دزدکی بهش نگاه میکنه . یادآوری این خاطرات باعث شد لبخند کمرنگی روی لب ماریا بشینه و به گرمی با ویکتور احوال پرسی کنه.تم تولد پاریس .
ویکتور و ماریا کلی باهم حرف زدن و قهوه خوردن و در آخر به عشقی که از همون اول به ماریا داشته اقرار کرد و گفت :از همون دوران مدرسه دوستت داشتم ، توی دانشگاه و حتی بعد از اون هم نتونستم تو رو فراموش کنم و به کس دیگه ای دل ببندم.تم تولد پاریس .
قلب ماریا با شنیدن این حرفها تندتر از همیشه میتپید .این دیگه چه احساسی بود ؟ تا حالا همچین احساس شیرینی رو تجربه نکرده بود و برای اولین بار کنار برج زیبای شهر پاریس ،این حس خوب به سراغش اومده بود .تم تولد پاریس .
این چه حسیه ؟ یعنی همون عشقه ؟
فردای همون روز ماریا یه دسته بادکنک خرید و به برج برگشت و دقیقا روی همون نیمکت منتظر ویکتور موند.
طراحی تم تولد پاریس
طراح خارق العاده تیم نامبروان ، تم تولد پاریس رو بر اساس داستانهای شگفت انگیز این شهر زیبا و جادویی ، به زیباترین شکل ممکن طراحی کرده و حالا کارخانه تم تولد نامبروان محصولات منحصر بفرد و زیبایی رو با طرح تم تولد پاریس طراحی و تولید کرده و بصورت عمده تم تولدی به فروش میرساند.
همین حالا میتوانید با نمایندگان فروش ما برای اخذ نمایندگی فروش عمده تم تولد پاریس و بیش از 85 تم تولد دیگر با شماره 09126006057 تماس بگیرید.
داستان زیبای شما درباره تم تولد پاریس قابل تحسین است . من به عنوان نمایندگی فروش عمده تم تولد نامبروان از شما سپاسگذارم
سلام ممنونم از شما و نگاه گرمتون
دقیقا مطابق با عکس یه تم تولد جذاب و شیک
چاپ عالی و کیفیت عالی .پیشنهاد میکنم خرید کنید. ممنونم از کارخانه تم تولدی نامبروان
عالییییی .متشکرم از کارخانه تم تولدی نامبروان
مقاله رو مطالعه کردم عالی بود 🌹
بهتر از نامبروان مگه داریم بااین قیمت و کیفیت 🤟
دوستان بهتون پیشنهاد میکنم از نامبروان خرید کنید عالی هستن 💯
محصولات نامبروان از همه نظر عالی
پیشنهاد میکنم از نامبروان خرید کنید.
نامبروان حرف اول رو میزنه از هرنظر
به نظر من محصولات نامبروان هم قیمت مناسب و هم بصرفه هست .
جنس و کیفیت مهم ترین بحث در فروش هست
متشکرم از کارخانه تم تولدی نامبروان بابت سالم رساندن محصولات